رستم از این بیت و غزل

چو غنچه گرچه فروبستگی ست کارِ جهان

رستم از این بیت و غزل

چو غنچه گرچه فروبستگی ست کارِ جهان

سلام خوش آمدید

دلم یه جوریه

دوشنبه, ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۰۰ ب.ظ

حالا آوارها را برمیدارند و اجساد و کشف هویت ها...و 

نبودیم بجنگیم 

نبودیم ازین نبودن آتش بگیریم

نباشیم حالا هم؟ نباشیم موقع پیدا شدن بچه ها و پدرها و مادرهایشان 

از زیر آوار، بغلشان کنیم؟

نه لازممان ندارند....

اما دلم بدجوری یه جوریه

این خیال نیست، آرمان طلبی نیست ، انقلابی گری و حزب الهی بازی نیست، مادر ترزا ئیسم نیست.

صرفا دیاپازون هم عصری است. 

هم عصری با این عصر فجیع 

در روح هر کسی که هست ارتعاشی ایجاد می کند، درد آور

و دوستی می گفت: درد صحنه ایست به کارگردانی خدا و بازیگری دردمند و ادراکاتش...

ما در این بازی، سایه های پس زمینه هم بوده باشیم، درد آنقدر زیاد بوده که روحمان دیگر همان روح سابق نمی شود.

  • ۰۳/۱۱/۰۱
  • Just a tiny bit of dust

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی