رستم از این بیت و غزل

چو غنچه گرچه فروبستگی ست کارِ جهان

رستم از این بیت و غزل

چو غنچه گرچه فروبستگی ست کارِ جهان

سلام خوش آمدید

وصول مطالبات

شنبه, ۲۰ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۰۴ ب.ظ

خوشمه، الکی راستکی مقطعی دائمی، خوشمه. اینقد که نمی دونم چی کار کنم. الکی اومدم اینجا زنگ خونه های مردمو بزنم و فرار کنم، کلاه سردرگریبان کرده ها رو بکشم روی دماغشون  و برم

چرا به این سادگی خوشم میشه؟ چمه؟ سواله برام.

اینجا نوشتم که زیادش کنه اونی که مسببه و دقیقا نمی شناسمش.

اینجا شادیم رو ثبت کردم 

که ازش یه کره ای بگیرم در ضمن.

همین که تعطیلی ناگهانی وادارم نکرد به حرص خوردن، همین که جلوی یه قطار ایستادم تا ترمز کرد یه قطار افکار منفی درباره پیامدهای اجتماعی اقتصادی فرهنگی تربیتی این جوری تعطیلیها، انگار جلوی همه ی ناخوشیها رو گرفتم، برای کم و زیاد اینترنت و نم کشیدن سواد بچه ها حرص نخوردم و به جنبه های مثبتش نگاه کردم  مثلا اینکه تونستم با یه کلداکس دختر مریضم رو به خواب بفرستم سر کلاس شیمیش! و حالا شاد و شنگولش رو تحویل بگیرم

و مگه نه اینه که رسالت شیمی شاد کردنه؟؟؟ 

 و موفق شدم در این تعطیلی نطلبیده به یه ملاقات دلخواه برم، یه چیز دلی دلی دلی که برای هیچ چیزی جز دل ترتیب داده نشده بود و عیبی نداشت که بابت این ملاقات  شوهر و بچه ها رو توی خونه پشت سر گذاشتم چون بعدش اونا سر حال و وظیفه شناس و سربه راهم رو تحویل گرفتن...

رازش چیه؟ 

دوستم امروز نگاهت که می کردم روحت رو می دیدم تو بسیاری بسیار زیاد. می دونی  چیه ما طلبکار یم طلبشم راستین و به حق و جدیه

اما بدهکارهای ما فقط مردهامون نیستن....ما بدهکارهای نجومی در اعماق روحمون  داریم که باید شر خر سراغشون  بفرستیم....

  • ۰۳/۱۱/۲۰
  • Just a tiny bit of dust

نظرات (۴)

شما خیاط سابق بیان نیستید؟

پاسخ:
اهمیتی داره؟
خیاط سابق کی بود اصن؟ یعنی ماهیت و هویتش چی بود ...خودش که نفهمید

دقیقا منم با این نوشته یاد شاگرد خیاط افتادم دقیقااااا

پاسخ:
زوودتر نفهمیدین؟ 

اون بخشش رو که باعث ترمز قطار شدید دوست داشتم...

پاسخ:
اولین بار بود

در واقعیت که اهمیتی نداره. اهمیتش ذهنیه... مثلا اگر ازم بپرسید خودت کی بودی؟ واقعا یادم نیست اسم وبلاگم چی بود یا چیا می‌نوشتم. ولی شاگرد خیاط رو یادمه. این خانم نرس رو یادمه. یه وبلاگ نویسی تو سیستان بود که خودشو وقف کارای انقلابی کرده بود و ماجراهاش باورپذیر نبود بسکه عجیب بود... شماها بهتر از من می نوشتید و شاید دارم زور میزنم حال و هوای دوسال پیشم یادم بیاد. که خب موفق هم نیستم :))

پاسخ:
اهمیتش ذهنیه...اوهوم
اون خیاطه هم تو واقعیت هنوز  یه خشتکم بخیه نکرده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی