رستم از این بیت و غزل

چو غنچه گرچه فروبستگی ست کارِ جهان

رستم از این بیت و غزل

چو غنچه گرچه فروبستگی ست کارِ جهان

سلام خوش آمدید

چیزی که مد نیست

دوشنبه, ۲۲ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۲۰ ق.ظ

بعد از پایان ساعت اداری و دم خداحافظی، به جای هپی ویکند گفتم بروبچ شب ساعت نه الله اکبر یادتون نره

تا یه دور دیگه مسخره کنن، تا یه دور دیگه بهترین عباراتی که برای برائت از اون کلمه ی چندحرفی تکراری دمده به ذهنشون میرسه به زبون بیارن. 

کلمه ای که همه جای جهان نماد شجاعت و مدنیت توده هاست ولی اینجا بوی کهنگی میده. کهنگی از فرط استعمال بی رویه 

دوستانم همگی اوایل دهه پنجاه متولد شده اند و حالا دارند سر می چرخانند که ببینند مقصر کیست. باعث و بانی آن جوگیری عمومی و روی کار آوردن این موجودات کیست. نگاهشان روی من دهه شصتی می ایستد اما خجالت می کشند یقه ام را بگیرند پس 

ذهن طنز پردازشان، فرمان را می چرخاند. زیاد شنیده ام که بعد از سر چرخاندن دنبال مقصر بلند بلند می گویند: هیچکیم گردن نمی گیره

هرچه در جمع این دوستان لغز خوان سکوت میکنم در برابر دخترم چنته ام پر است....

وقتی پنچر و با توپ پر تمسخرهای توی مترو و مدرسه را به خانه می آورد با رگ گردن از یک چیز حرف می زنم

این انقلابی بود که توی تاریخ بشر، مردمی ترین بود .و با زور و فشار جمعیت پیروز شد نه با زور اسلحه.

نه مثل انقلاب بلشوییکی و انقلاب فرانسه و انگلستان و آمریکا با جنگ و خونریزی رقم خورد و نه مثل انقلابهای عربی دهه گذشته مدام در حال دول خوردن بین شکست و پیروزی بود

درست که ایران طفلک بعد ۴۶ سال هنوز در وضعیت تلو تلو خوردنهای انقلابی است و هنوز نمی داند تکلیفش با نظامات جهان چیست و در  همراهیش با جریان آب جهانی ، چقدر از هویتش را آب برده است...

و هنوز دستش توی جیب خودش نیست 

و هنوز اقتصاد دولتیش نفخ دارد و جز باد معده چیز گیر مردمش نمی آید

و هنوز بخش خصوصی چابک ندارد 

و هنوز ....

و خیلی که عصبانی می شود  کندی منجمد کننده امور را به پدرخوانده های نامرئی پول پرست نسبت می دهد. برای او باور داشتن به   یک فساد حاکمیتی احمقانه، راحت تر از دیدن بیماری عمومی ایرانی خودش است و برای همین   او  باور نمی کند که حاکم و محکوم خودش است

....

اما ایرانی باخت نمی دهد.

ایرانی آهسته و پیوسته راه می رود...فربهی و کم تحرکی ساختارمندش ناشی از ذات نجیبش است یا تنبلیش  یا ژنها یا جبر تاریخی

هر چه که هست تا بوده همین بوده...اما ایرانی راه خودش را به جلو بالاخره پیدا می کند...

هرچند خجالت می کشد امیدوار حرف بزند و به اراده خودش افتخار کند. او امروز همه آنچه، روزی خون را در رگش و رگ گیاهانش به جوش می آورد، بایگانی می کند و به خاطر" گرونی" از همه چیز ابراز ناامیدی می کند.

  • ۰۳/۱۱/۲۲
  • Just a tiny bit of dust

نظرات (۹)

در رابطه یا این پست شما میشه ساعت ها بحث کرد... ولی خب چه فایده...

 

امضا: یک وطن پرست افراطی‌‌...

پاسخ:
وطن پرستی کاش برنیافته 
ما را همین بس
دبیر ادبیات بعد از شاهنامه خانی به بچه ها میگه بمونین مملکت رو آزاد کنین از دست اینا نجات بدین یا هر کاری لازمه
میگن مملکت کیلو چنده

بیماری عمومی ایرانی👌 ...بیم آن است که در خون جگر غرق شویم😢

 

پاسخ:
نسزد چنین جگر خونین 
به حق رهبران افسانه ای ، خدا بدنه را بلند کند الاهی

جاویدان ایران عزیز ما...

پاسخ:
موجز و گویا
  • زوربای بازرگانی
  • بنده‌خدایی نوشته بود ما برای اقتصاد انقلاب نکرده‌ایم و دلار فلان‌قدر هم بشود باز می‌آییم و الخ. خیلی دوست داشتم که این حرف را حضوری بگوید تا بروم لپش را بکشم و بگویم پس واسه چی انقلاب کرده‌اید، عموجون؟ اقتصادتان که دست مشتی دلال و وارداتچیست و هر روز بهتر از دیروز. سیاستتان که شده بمال‌بمال؛ تا چند سال پیش مردمسالاری دینی از دهنتان نمی‌افتاد که آن هم با عدم حضور بیش از نصف مردم مشت محکمی کوبیده بر دهن یاوه‌گویان و رفته پیش باقالیا. در فرهنگ و این چیزها هم که اصلاً به بحث نمی‌رسد. موشک‌پرانی و توان مستقل نظامی‌تان هم از آن همه رجزخوانی و گنده‌گویی رسیده به بمباران مملکت و پرپر شدن جوانان ملت. عدالت و برابری و توزین منابع هم که یک چیزی‌ست مثل آدم فضاییا: همه وصفش رو شنیده‌اند اما شمایلش رو ندیده‌اند. مذهب و دین هم که شده لقلقه‌ی دهان. مقاومتتان هم به این صورت دراومده که مردم نان برای خوردن نداشته باشند تا توله‌‌های نر و ماده‌ی برخی‌ جاهای ندیده را ببینند و کارهای نکرده را بکنند و بعضی زن سوم را هم طلاق بدهند و برای مورد چهارم جوان‌تر از قبلی گرم کنند. به هر حال روح‌ا... روح زمانه‌ی بی‌روح است و این انقلاب انقلاب مسضعفان. حالا اگر این وسط‌مسط جوی خونی هم راه بیفتد و مشتی پاپتی بمیرند، چه اهمیتی دارد؟ جمهوری اسلامی مهم است. چه گفته بود آن سردار افسانه‌ای که روزی پنهانی بر کاخ سفید پا گذشته بود؟ جمهوری اسلامی حرم است. الله اکبر. 

    پاسخ:
    نتیجه می گیریم انقلاب ۵۷ جواب نداد باید از نو انقلاب کنیم؟
    یا صبر کنیم جرج بوش بیاید دیکتاتوریمان را ساقط کند با ناقابل چند ملیون کشته و کمی تا قسمتی اشغال؟  یا اسرائیل الجولانی برایمان بیاورد؟
  • زوربای بازرگانی
  • من کی باشم که نتیجه‌گیری کنم؟ +)
    اما اگر بخواهم به شیوه‌ی شما، که اصلاً دوست ندارم، جواب بدم باید بگویم خب پس چه کنیم؟ در هر انتخابات و تظاهرات با لب خندان شرکت کنیم و الله اکبر بگوییم و برای آدم‌هایی که تقریباً مثل تمام آدم‌ها آرزوهای قشنگی داشتند اما عرضه‌ی عملی کردنش را نداشتند ابراز علاقه کنیم؟ لابد می‌بخشید که در توان من نیست که نمی‌توانم به متجاوزان به حق و حقوق بدیهی‌ام خوشبین باشم. سوای این‌ها، وقتی شما بی‌عرضه هستید و در هیچ‌یک از موارد مذکور نتوانسته‌اید چیز قابل قبولی عرضه کنید آخرتان، دیر یا زود، یکی از همان چیزهایی‌ست که شما فرموده‌اید. وقتی راهکاری برای مسئله نداشته باشید، دنیا خودش برایتان نسخه می‌پیچد. حالا بینی و بین الله شما قضاوت کنید: مسئولان ج.ا تاکنون راهکاری داشته‌اند؟

    پاسخ:
    بعضیشان داشته اند 
    مثل امیرکبیر بوده اند حتی 
    ولی تا مملکت روی آدمها تکیه می خواهد بکند و ساختارهایش کند و ناهنجارند چیزی درست نمیشود
    اما الان تحریمهای مالی ظالمانه است که دست در دست اقتصاد تحریم پذیر و بی  عرضگیها دارد کار را به سوریه شدن می کشاند
    راه حلش دست برداشتن از وطن نیست.
    مردم عراق اشتباه کردند از چاله صدام درآمدنی افتادند توی چاه بوش.باید جلوی تجاوز ارتش آمریکا می ایستادند..ما از چاله وضع موجود درآمدنی تو چاه کی می افتیم؟؟؟
    خدا رحمت کند هر کس را که در هر جایگاهی هست خوب و مسئولانه کار می کند.
    ما که از وطن ناامید نیستیم، نهایتا مائیم که جلوی متجاوزها می ایستیم...تاحالا که همینطور بوده 
    و ما علی رغم چراغ سبزهایی که می دهند نمی گذاریم ایران  سوریه و عراق شود
    پیشرفتهای این مملکت  را هم اگر کم است یا کافی نیست، امیدواران رقم زده اند.

  • زوربای بازرگانی
  • من که نفهمیدم امیرکبیر چه ارتباطی به ج.ا داره.
    خب این تحریم‌ها برای کوبا و کره شمالی و روسیه و نزوئلا هم بوده دیگه. نکند شما انتظار دارید دشمنتان مهربانانه با شما برخورد کند؟ خود ج.ا تا تقی به توقی میخوره از تمام اهرم‌های قانونی و غیرقانونی و دینی و غیردینی برای ویران کردن انسان و زندگی‌اش استفاه می‌کند، امریکا چرا نکند؟ 
    همان حرف‌های احساساتی. بدون راهکار. ما ال می‌کنیم ما بل میکنیم. با این پخمه‌هایی که نامشان را مسئول گذاشته‌اید تا سر کوچه‌تان هم نمی‌توانید بروید، باقی امور پیشکش.
    درباره‌ی مردم عراق هم: مگر صدام راه دیگه‌ای واسه‌شون گذاشته بود؟ :)
    سوریه و اینا هم که تا چند سال پیش حنایش رنگ داشت که با چماق امنیت ملی و این‌ها مطالبات به‌حق مردم در داخل را سرکوب کنید. الان این رو برین تووی خیابون بگین خیلیا جواب میدن ما به همون سوریه و عراقش هم راضی هستیم.
    تاکیدتان روی ما هم عجیب است. به هر حال پیشرفت‌ها مال شماست پسرفت‌ها مال ما؟ چه خط‌کشی گرفته‌این دستتون که خوبا و بدا رو سوا می‌کنین؟ بماند که اگه بگم چندتا از این پیشرفت‌ها رو عرض کنید...

    طرفداران ج.ا به اندازه‌ی هواداران دوآتیشه‌ی تیم‌های فوتبال اعصاب آدم رو خراب می‌کنند، تقریباً به اندازه‌ی طرفدارن پهلوی و اصلاحات. این هم آخرین کامنتم باشه.
     

    پاسخ:
    طرفداری از کشور  و مردم مستلزم ایستادن در این نقطه است.
    جان دفاعیه ام از موحودیتی به نام  ج الف  اینست چه قاجار روی کار باشد چه نامبرده، همیشه تک مردانی آستین بالازده اند و کار کرده اند و حذفشان کارها را ناکام گذاشته. همین مردان از ایران یک ابرقدرت منطقه ای ساختند ولی دد زمان زمامداری دولت غربگرا . به جای اینکه از این فرصت بی نظیر جهت تصاحب بازارها وواتحادیه های مقاوم در برابر تحریم استفاده شود، همه چیز معطل غرب به فنا رفت.
    معتقدم موجودیت واحد و یکپارچه ای به اسم جیم الف وجود ندارد و آنچه هست مرتب از خودش منافعش و ایدئولوژیش عدول کرده شاید بتواند با باریک کردن گردنش، از زنجیر تحریمها نجات پیدا کند، غافل ازینکه این زنجیر را باید پهلوان وار پاره کرد....
    برایم تعجب آوراست که تحریم و دشمنی جهانی علیه کشورت را گردن می گذاری و طبیعی قلمداد می کنی و حتی به قلب مقدست کینه دشمن تحریم کننده را راه نمی دهی. ظاهرا  تصور می کنی با ضربه زدن به جیم الف، مردم نجات پیدا می کنند و من نمی فهمم چطور در ذهن تو  امنیت جیم الف در مقابل امنیت مردم است و حرم بودن جیم الف مساوی حرام شدن مردم است....این را عاقلها تایید می کنند که حاکمیت کافر به از حاکمیت ظالم و حاکمیت ظالم به از نبود حاکمیت...
    جیم الفی که مردانش تصادفی و از توی لپ لپ خنده داری به اسم انتخابات از میان خود مردم بیرون می آیند، چطور می تواند این همه غیر از مردم به حساب بیاید؟؟؟
    تو نگاه کن آمریکا برای خودش یک طبقه و تشکیلات دارد جهت حاکمیت. بوش پدر می رود پسرش می آید کیلنتون می رود زنش می آید اوباما می رود معاونش می آید...
    ولی بخند به ریش کشوری که رئیسی شش کلاسیش می رود و کسی می آید که چند سال قبلش برای نمایندگی مجلس هم صلاحیتش به شک و شبهه بود. بخند به ریش این همه تصادف و اجتمال...به زبون اعداد: تنوع آدمهایی که پاستور به خودش دیده سی و دو برابر تنوع آدمهاییه که کاخ سفید به خودش دیده...و از جیم الف یک لولوی غریبه نساز ....خودی است هر که هست

    حرف زیاده....

    پاسخ:
    کجایین شما 
    یه هفته س چشم به راه پست جدیدتونم

    عزیزمی.

     

    داشتم شخم می زدم خودمو

    :))

    پاسخ:
    پناه بر خدا
    شخم دوس ندارم
    دردم میاد

    مث جراحی می مونه

    درد داره، ولی هم لازمه هم موثر

    :))

    پاسخ:
    نگاه کردم دیدم پای پستت نوشته م از شخم خوردن استقبال می کنم...ولی بعدش اینجا زده ام زیرش....

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی