چه کسی نفرینم کرده است
اوضاع در هم و پیچیده است. مثقال ذره ای از کردارم فراموش نشده. گفتارم و افکارم هم.
و حالا دیگر می دانم که آنچه می کشم و آنچه از شوربختی، شعوری برای کشیدنش ندارم و آنچه دور خودم می چرخاند لحظه هایم را و باقی سالها و حتی تا ابدیتم را
محصول کردار و رفتار و گفتارم در جاهای مهم و کم اهمیت زندگیست.
چطور می شود با این همه هم بستگی
منکر حق شد و عدل و روشنایی .....
کاش بنشینم یک گوشه و به ریز و درشت آنچه صادر کرده ام فکر کنم و مجازات و محکومیتهایش را نگاه کنم
کاش وقت کنم کاش این را یکی از عزیزانم توی یک دفتر بهم هدیه بدهد...
یک دفتر جادویی که توی صفحه هایش حرکات بی اهمیتی باشد که با آنها دل شکسته ام یا موشک توی هواپیما زده ام یا قتل کرده ام یا دزدی کرده ام
و در غفلتش نشسته ام روبروی خودم ملول و بهانه گیر و هرزه گرد
- ۰۳/۱۲/۰۲
آه و افسوس...