کجای این نخ و رچ ها؟
کجای دار وجودم؟
چگونه بود زمانه؟
در آن زمان که نبودم؟
تو یکه نقش گلی روی چله ی تاریخ
«من»، که نه...
«ذره ی پرزی که دست شانه زدودم»
بیا و تار های کهنه ی فرش را بنواز
ببین مرا که میان دو رشته ی پودم.
بیا بباف و بچین کار یکسره کن
خطوط نقشه ی قالی، خالی و خام چه سودم؟
این شعرو دخترم از نجف گذاشته تو کانالش، مشخصه چه بغضی تو گلوشه یا نه؟
شبیه چیزی که توی گلوی منه، مدتهاست ...
نشستم با آقا به جر و بحث.
گفتم بهش که هنوزم نفهمیدم چرا باید اونطور فجیع رقم می خورد داستان شما....و نفهمیدم چرا مردم در چیدن نظامات گریه بر شما بیراهه می روند گاهی، گه گاهی ، خیلی زیاد
و نفهمیدم این گریه چیست اصلا
خیلی فکر کرده ام و کتاب خوانده ام و پای منبر نشسته ام
اینطور دستم آمده که این نظامات اقامه عزا و گریه ها، شرکت در حماسه شماست
(پس لابد همه گریه کنها یک لشگر حماس بالقوه اند....تلخند)
و دیگر اینکه بپا داشتن حرمت عزای شما، منجر به حرام شدن ظلمهای دیگر می شود و اصلا راه ایستادن جلوی ظلم از ایستادن با تمام قلب جلوی ظلم بر شما می گذرد
دو سه سال است مردمی قیام کرده اند و بدون اینکه نظامات پر از بدعت شیعه را تقلید کنند، عزای شما را اقامه کرده اند...گریه ای بر روضه های شما نبوده که جز با نگاه کردن به قیام اینان از جگرها برآمده باشد..
من سوالم اینست ای سیدالشهدا ...حضرتت چرا به مجلس جانانه آنها راهمان نمی دهی؟
من یقه کس دیگری جز خودت را نمی توانم بگیرم
بگذار صریح باشم
دنیای امروز ما زندان است و زندان بان، جهان اولیها هستند
اما من توی کتابها خوانده ام که زندانیها هم، همدیگر را به لطایف الحیلی پیدا می کنند، رهبری انتخاب می کنند و با اعتصاب جلوی زندان بان می ایستند تا زندان را انسانی تر کنند
تو چرا هنوز در فرصت به این قشنگی اربعین یک راهکار اعنصاب یاد ما نداده ای
چیزی که آبروی ما را بخرد
چطور دست کم بیست ملیون زائرت یک کتش سیاسی برای گشودن حصر گرسنگی در غزه نمی توانند رقم بزنند؟
من به شخص خودت گله دارم ...
اینجا برایت موکب زده ام و به مردم دم نوش اندیشه و اندوه می دهم، و همچنان نمک گیر آن معرفتی هستم که به عراقیها دادی
هرگز آنهمه کرامت و لطف میزبانیشان در اربعینهای گذشته را فراموش نمی کنم ولی این چیزی از گله ام به تو کم نمی کند
چطور اینقدر کریمانه یاد عراقیها دادی که نمایی از آرمانشهر سراسر همدلی مهدوی را اجرا کنند ....مانوری از روزهای ظهور...
چطور رهبری زیبای تو، از جنبه مانور به جنبه عملیاتی تغییر فاز نمی دهد؟؟؟....
آه من را ببخش
من پر از سوالم
چند بسته گل محمدی خشک با کارت پستالهایی از دیدنیهای ایران و نوشته ای به عراقی در ستایش حرکت بی نظیر و جهانی ملت عراق همراه کاروانمان کردم، و در نوشته دلالتشان کردم به موکب غزه
و فرستادم
برای خانواده های عراقی که این شبها مهمان سخاوت و عشقشان به سیدالشهدا هستیم.
تو جمال الدین اسد آبادی هستی یا سید روح اله موسوی خمینی؟
تو به ویرانیهای خودت برس
دست از مسائل جهان اسلام بردار
به این فکر کن که چرا امسال راهت ندادند
فقط به همین