به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می باش

که نیستی است سرانجام هر کمال که هست

به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می باش

که نیستی است سرانجام هر کمال که هست

سلام خوش آمدید

بوی شراب می زند

چهارشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۴، ۰۳:۱۴ ب.ظ

نازنین از تو متنفرم. 

متنفرازتو تولید شدم، متنفرازتو بسته بندی شدم و متنفرازتو روانه بازار شدم.

بازار؟ مشتری بدی بودی نازنین...بدترین قسمتش هم پس فرستادن من بود ....

نکند توی استوکها دنبالم بگردی ها

نیستم ....با احترامات

 

اما بعد 

ای دل دونگ دیوونه من بازم؟ 

آخرش  از اداره بیرونم می کنن با این کارها که تو دستم می دی.

پس چی شد؟ دیروز که با عزم آهنین وایساده بودی بالای سر کارها. قشنگ عین سرمهندسهای پروژه های  عمرانی، کلاه ایمنی به سر و نقشه به دست بی یک ذره حواس پرتی و مشرق و مغرب کردن و اون پروازهای بلند که آخرش فرود سخت و بیچارگیه.

پس چی شد؟ 

معلوم هست توی این قبرستون چه خبر شده؟ 

مرده هایی که هر کدوم هفتاد بار اعدام شده بودن و هفتتا کفن پوسونده بودن چطور برا خودشون اینجا راه می رن و حرف می زنن؟.  کی قیامت کرده اینجا؟ 

خیلی زود، تند سریع جمع کن این بساطو 

خیال کرده ان محشر جای تخمه شکستن با خاطرات و هواخوری با خیالاته.

آخه دل هم، اینقدر دو رو؟ 

به من می گه حله کلا فراموشش کردم

به آینه می گه حل نیست خراب خرابم

بدبخت، خراب، بیچاره یه وقتی بیا عین دو تا مرد با هم بنشینیم  ببینیم تو چه مرگته

ای دل باد کرده ی با باد رفته ی آواره .

نمی بینی همه دارن با ما کات می کنن؟ 

آخ آخ پریروز توی قنوت خدای متعال پیغام فرستاد ...اونجا که می گفتی خدایا کاری کن خیلی دوستت داشته باشم...

گفت صد سال سیاه نمی خوام دوستم داشته باشی 

تو که تمام عمرت و قبل از اون توی پر قوی نگاه من بزرگ شدی 

و هنوز ....دو دوتا چهار تا می کنی که دوستم داشته باشی

تازه داری دعا می کنی که  محبتمو بهت بدم؟

صد سال سیاه...این رابطه خوب پیش نرفته ...تمام

بیا ...

خوبت شد ؟

حالا   صدها سال سرگردان باش و "اندکی میزان آن شو اندکی موزون این"

حالا...خودمونیم

خربزه کیلو چنده؟

دوش چه خورده‌ای دلا؟ راست بگو نهان مکن

چون خَمُشان بی‌گنه، روی بر آسمان مکن

بادهٔ خاص خورده‌ای، نُقل خلاص خورده‌ای

بوی شراب می‌زند، خربزه در دهان مکن

  • ۰۴/۰۸/۲۲
  • .

نظرات (۱۰)

  • 💕 پسر خوب 💕
  • من خیلی وقته تو ضایعاتام

    پاسخ:
    ضایعاتش قیمتی تره لوطی

    بعضی دردا اینقدر عمیقن که با شوخی و استعاره هم نمیشه فراموششون کرد یا از دردشون کاست... 

    پاسخ:
    می بینم که یه حلبی آتیش و زیر نور ماه و سوته دلان بی خانمان و دورهمی به آه و ...
    بسوزه پیر این...
    این چیز 

    این تنفر

    الهی اقتصاد رفتاری باشم،  شاید تحلیلگرم تو باشی !  :)

    پاسخ:
    خانوم دکتر اقتصاد رفتاری به تیپ ما دور حلبی نشسته ها میخوره آخه....
    تو عم بیا بیشین گرم شو

    تو عم با این نازنینت...

    پاسخ:
    حالا خوبه نازنینش هرکول نبود

    کاش این آتیش فقط نفرت رو بسوزونه، نه دل آدمو... 

    قلمت خیلی سوز داره 😅و البته جذابه نوشته هات 

    پاسخ:

    هان چه به اشاره خوبی نکته فرمودی ...فقط نفرت رو بسوزونه....
    ممنون که سوختی 
    یعنی چیزه
    ممنون که نشستی پای آتیش

    😂😂😂😂😂

    حیف همچین اتیشی نیست بشینی پاش دل بسوزونی؟ 

    آتیش رو بذار دوستان بیانی رو دعوت کن، یه کباب مهمونمون کن:))

    پاسخ:
    در حد سیب زمینی تو وسعم هست..هستین؟

    اره مشکلی نیست، واسه ادم شکمو سیب زمینی هم حکم کباب بره میتونه داشته باشه:)

    هر چه از دوست رسد نیکوست 

    پاسخ:
    هان این جمله چه زنگ و طنین غمگینی داره...هر چه از دوست رسد....

    دیگه گفتیم ما هم یه کم دل بسوزونیم جای دوری نمیره:))) 

    سبک نوشتنت خاصه

    پاسخ:
    سبک آدمهای خل وضعه 
    خودشو ناراحت نکن شما

    دور از جون

    پاسخ:
    دور نیست

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی