به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می باش

که نیستی است سرانجام هر کمال که هست

به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می باش

که نیستی است سرانجام هر کمال که هست

سلام خوش آمدید

باز هم آن تریلی ها

سه شنبه, ۵ آذر ۱۴۰۴، ۰۷:۱۷ ب.ظ

دیروز هم عقب تریلی مخصوص حمل شهدا راه رفتیم. روز بارانی ای بود. البته باران فقط توی جان مردمی می آمد که دور و بر تریلی ها بودند. شهر اما  خشک ایستاده بود به تماشا .

در خیابان انقلاب خبری از صحنه‌های همیشگی نبود. نه پروژه بگیرهای شهوت انگیز آفتابی شده بودند نه تقلید کنندگانی که شیک بودن را با نمایش برجستگی و برهنگی اشتباه گرفته بودند راه می رفتند.

مردم به یک چیز خیلی فکر می کردند این را از دست نوشته هایشان می شد فهمید. وضع حجاب فاجعه آمیز شده . 

با دیدن پلاکاردهای دست مردم گریه ام گرفت نه برای روضه ها و مظلومیت عشق اولم علی که شعرها و مداحی ها بابتش خوب اشک می گرفتند و نه به عادت دو سال گذشته  برای غزه و اوضاع تیره و تارش

اینبار برای از دست رفتن میراث شهیدها، برای بی عملی خودم، برای جاهلیت دوباره 

برای اینکه مطمئن بودم کارهایی از دستم برمیآمده ولی به خاطر ترس و ناامیدی انجامشان نداده بودم.

انگار این را شهدا داشتند به من یادآوری می کردند این بی عملی خودم را. 

بهشون گفتم باشه قبول 

بازهم تکرار این عبارت آشنا

شهدا شرمنده ایم

اما راستش کار از این حرفها گذشته....

حالا شما بفرمائید که برای این شهر مرده و خشک چه برنامه ای دارید؟

 

  • ۰۴/۰۹/۰۵
  • .

نظرات (۵)

به نظر شما چی باعث این اتفاقات شده؟

پاسخ:
حتما رانه های بیرونی داشته  رانه های خیلی بیرونی
ولی رانه های درونی هم هستند
این وضعیت  در یک تضاد دوطرفه بین افراد از دو جنس مونث و مذکر به وجود اومده
 نمی دونم اول مردها به زنهای خودشون بی توجه شدند که زنها خیابون رو برای جلب توجه انتخاب کردند یا اول زنهای خیابون جالب تر از زنهای خونه شدند که بعد مردها از خونه دلشون رو به کوچه منتقل کردند

بعضیا میگن ظاهر مردم باطن حکومته
این به نظرم فرافکنیه و دقیق نیست 
اما از بیرون این جامعه خیلی انگیزه های سیاسی و نظامی پشت ترویج این وضعیت هست

نظر شما رو هم دوست دارم داشته باشم 
؟؟؟
  • هیپنو تیک
  • حجاب از درون یه زن نشأت می‌گیره همیشه....

     

    نه از جامعه ، نه از حکومت و نه حتی از دین

    درون یک زن فرمان می ده که شأن تو نیست در مقابل سرما و گرما و نگاه و پیاده رو بی پوشش باشی

     

    شأن یه فرمانروا می گه کسی که یه تاج بیشتر از بقیه ی مردم داره ، یه شنل هم باید بیشتر داشته باشه تا رخ‌نماییش رو کامل تر کنه، تا پادشاهیش رو پادشاهی تر کنه....

     

    ذات یک زن هیچوقت ، هیچوقت ، هیچوقت 

    تا اید 

    برهنگی نیست....

     

    زنی که برهنگی رو انتخاب می کنه شأن خودش رو گم کرده و شأنِ پلاستیکی جدیدی براش تعریف شده

     

    زن کالا نیست که دیگران بخوان در موردش تصمیم بگیرن که توی جعبه باشه یا بیرون جعبه 

    این تصمیمیه که خودش باید بگیره 

    و از درون خودش نشأت می گیره 

     

    و صدای جیغ رسانه ها ، تمجیدات توی خیابون ، آینه ، احساس هویت کاذب 

    خیلی زیاده

    و صدای امنیت ، اتکا ، هویت واقعی و کنشگرِ اساسی در کشور بودن درون قلب زن ها خیلی کمرنگه.... شاید حتی یه سکوتِ بزرگ ....

     

     

    زنی که احساس دوست داشتنی بودن بکنه یک جا (صرفا علت فردی) حتی اگه بی حجاب هم باشه زننده لباس نمی پوشه.... 

     

     

    نظر منه این ها البته

     

    پانوشته: البته تقلید هم می تونه باشه. خیلی از دختر ها صرفا یه سبک پوشش رو چون بهشون میاد یا مده انتخاب می کنن و همیشه قصد ندارن پیامی از درون خودشون رو به واسطه ی اون مخابره کنن. اما اگه ادامه دار بشه ممکنه هویت واقعی خودشون هم تحت تاثیر هویت اون پوشش زننده قرار بگیره خدایی نکرده.

    پاسخ:
    خیلی دقیق و قشنگ تصویر دادی ...روشن بود 
    میگن نسل جدید با ارزش مشگل دارن اصلا ...میگن نسل جدید آنارشی طلبن...خیلی چیزها میگن

    خودم تو اتوبوس شنیدم دختر مدرسه ای به چه شیوایی با دوستش حرف میزد و میگفت می تونم در بیست دقیقه خیلی منطقی زیرآب اخلاقیات، روان شناسی و همه چیز رو برات بزنم

    اما اما اما

    من این وسط دلم برای عشق می سوزه 
    خیلی دلم براش می سوزه
    تا وقتی عرصه، عرصه ی نمایش پوست و مو و گوشت باشه ...جایی برای عرض اندام چشم و ابرو نمی مونه که کسی بخواد چشم و ابروی کسی رو ببینه و کسی بخواد عاشق چشم و ابروی کسی بشه
    همه فست فودی و عبوری یه لقمه هوس از پوست و مو و گوشت ها برمیدارن و نیم سیر پا میشن
  • هیپنو تیک
  • من هم دلم برای عشق می سوزه.....

    چقدر قشنگ گفتید ... عشق گم شده. برای اهل خرد پشت عقل ، برای اهل چیزهای دیگه پشتِ چیز های دیگه. اما در گم کردن عشق هیچ فخری بر نخبگان و غیر نخبگان نیست. کسی که با عقل عشق رو گم می کنه مذمومه به اندازه ی بقیه....

     

    چه جالب که شما هم به عنوان زن معتقدید بی حجابی ناشی از بی توجهی هم هست🥲

    این رو آقایون متوجهش نیستن.....

     

    جالبه.... من بین دختر های نوجوانی که متأسفانه در رابطه قرار دارن اما لااقل طرفشون باهاشون مهربونه می بینم که کمتر تمایل دارن آرایش کنن. می گن خب فلانی بهمون گفته همینطوری خوشگلی. چرا آرایش کنم دیگه؟ :)

     

     

    برخلاف همه که قکر می کنن گره این روزها به دست زن ها باز میشه من معتقدم این بار گره وضعیت حجاب به دست مرد هاست... مرد ها باید اصلاح بشن.... شاید دنیا در یک گذاری قرار گرفته که تدبیر امور سیاسی و بین المللی به دست زن ها حل میشه این بار و امور خانواده و بین فردی به دست مرد ها....

     

    سال ها مرد ها برخورد درست در جامعه و خانواده رو یاد نگرفتن ، فکر کردن نیازی نیست برای تدبیر امور خانواده زحمت روانشناختی ای متحمل بشن ، تا وقتی زن همون زن آرام و خانه دار بود می سوخت و می ساخت و اوضاع به هر حال سرجاش می موند... اما حالا دیگه این‌طور نیست.... حالا همه مسئول اند و برخوردشان هم باید مسئولانه باشه...‌

     

    مسئولانه بودنش هم از مسئولانه بودن نگاه ایجاد میشه ، یعنی چه زن چه مرد اولین دلسوزیشون برای خود اون فردی باشه که رفتار یا پوشش غیر اخلاقی داره. توجهشون متوجه برطرف کردن نیاز ها و رنج های اون باشه به جای نگاه بد کردن... 

     

    و بعد .... ؟

     

    می دونم عجیبه... ولی باز هم به نظرم مرد ها باید به خودشون بیان....

    پاسخ:
    خیلی بهم چسبید و کیف کردم ازین جملات 
    اگه خیلی لیبرال هم نگاه کنیم تا بازار به سلیقه و اشتها و تقاضایی نداشته باشه که اون تقاضا عرضه نمیشه توش
    واقعا در این روز و روزگار 
    گره ها شاید در موضوع پوشش به دست مردها و در موضوعات عمومی مثل اقتصاد و سیاست و فرهنگ  به دست زنها با لااقل هم افزایی موثر و واقعی با نگاه زنانه 
    باز بشه 

    حداقل در مورد اقتصاد پذیرش اینکه زنها  میتونن گره گشایی عمده ای داشته باشند وجود داره. دیده ام که میگم

    راستش من توی این زمینه ها خیلی بیسوادم. بهتره نظرات شما دوستان محترم رو که سوادش رو دارید مطالعه کنم و یه چیزی یاد بگیرم

    پاسخ:
    نمیشه نظری نداشته باشین . اینکه نخواهین چیزی بگین قابل درکه البته.


    امیدوارم همه مون از همه نظر روز به روز آگاه تر بشیم

    این شهر مرده و خشکی که گفتی دیگه به این راحتیا فکر نمیکنم زنده شه... 

    پاسخ:
    وحشت 
    اندوه 
    دریغ 
    دلتنگی 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی